صفحه اصلی

فرهنگهای همسایه ایران

یونان باستان

 

مسینیان

مسینیان اولین ساکنان یونان بودند که بعد از 1600پ م در مناطقی از سرزمین اصلی یونان ساکن شدند. آنها با منطق دیگر تجارت دریایی داشتند. فرهنگ آنها برای ما ناشناخته است زیرا آنها با ساکنان بعدی یونان فرق داشتند. با ارزش ترین آثر به جا مانده از آنها شفت قبرها هستند. این قبرها که در سنگ کوه به صورت عمودی کنده شده اند به 1600 پ م تعلق دارند. در این منطقه در قرن پانزدهم پیش از میلاد نوع دیگری از تدفین به نام مقابر زنبوری مرسوم شد.
مسینیان از نوعی سیستم نوشتاری به نام الفبای خطی ب استفاده می کردند. قدیمی ترین اثر یافت شده از این خط مربوط به 1450پ م است . این خط 100نشانه و 87 حالت داشت و تنها توسط افراد محدودی در کاخ شاه استفاده می شد . آثار این خط را عموما در کاخهای پیلوس و پلپنوس یافته اند. با حمله به مسینیان و نابودی کاخها این خط نیز به فراموشی سپرده شد.
جنگ تروژان در دو اثر به جا مانده از هومر به نامهای ایلیاد و اودیسه ذکر شده است. هر دو این آثار احتمالا یک منبع مشترک داشته اند. جنگ که احتمالا در 1150پ م در گرفته و ده سال طول کشیده به نابودی شهر تروی ختم شده. ما امروزه نمیدانیم این شهر کجا هست هرچند برخی سعی داشته اند آنرا در غرب ترکیه پیدا کنند. همه شهرهای مسینیان در سالهای 1300پ م تا 1100پ م نابود شده اند. تبس در 1300، پیلوس در 1200 ومیسنا در1150پ م نابود شده اند. ما نمیدانیم کی به این شهرها حمله کرده است. در دوره های بعدی یونانیان دشمنان مسینیان را دوریان نامیده اند. احتمالا این دوریان افرادی افسانه ای بودند زیرا که هیچ اثری از آنها تا به امروز بدست نیامده است.

جزیره کرت به پایتختی کنوسوس مرکز تمدن مسینیان به شمار می آید. اولین ساکنان جزیره در 3500 پ م به این جزیره آمدند و از حدود2000 پ م فرهنگ مسینیان با بوجود آمدن شهرها در جزیره کرت ظهور کرد. از 1500 تا 1300 پ م دوبار زلزله و یکبار آتش سوزی شهر کنوسوس را نابود کرد اما هربار شهر دوباره ساخته شده تا اینکه نهایتا دوریان شهر را فتح کردند و به فرهنگ مسینیانی خاتمه دادند.

 
 
 

دوره تاریک یونان

بعد از نابودی مسینیان دوره تاریک یونان به مدت چند سده فرا رسید. هیچ اثری از این دوره بدست نیامده است. هیچ اثری هم از یونان در فرهنگهای همسایه دیده نمی شود. اوج این تاریکی از 1025پ م تا 950پ م است. از این دوره یک قبر به تازگی در آتن کشف شده که مردی به همراه یک زن و چهار اسب درآن خوابیده اند.

دوره کهن یونان

از 900 پ م سفال طرح دار در یونان بسیار تولید می شد. پس از 800پ م الفبای یونانی از الفبای فینقی کپی شد احتمالا این الفبا در المینا در مرز ترکیه و سوریه ابداع شده است. از 750 تا 650 پیش از میلاد نوشتار در یونان فراگیر شد و اولین المپیک هم در 776پ م برگزار شد. ایلیاد و اودیسه در 700پ م مکتوب شدند. منبع آنها از افسانه هایی بود که سینه به سینه از دوره مسینیان نقل شده بودند.

یونانیها به بخش مسکونی مرکزی شهر و زمینهای کشاورزی دور آن پولیس می گفتند که ارتش، قانون، خدایان و آداب خود را داشت. در کنار پولیسها مردم بدون قانون زندگی می کردند که تمرکز کمتری داشتند و به آنها زندگی قبیله ای میگفتند مانند تسالیان یا مقدونیه ای ها. این مردم اثر مکتوب نداشتند و از خود آثار زیادی به جا نگذاشته اند زیرا شهری نداشتند. بنابراین ما نمیتوانیم زندگی آنها را بررسی کنیم و وقتی میگوییم یونان باستان منظورمان مردم ساکن پولیسها هستند.
از 730تا580پیش از میلاد جمعیت یونان سریعا زیاد شد. در این دوره قدرتهای مصر و فینقیها در سراشیبی سقوط بودند و یونانیان شروع به کوچ کردن به سرزمینهای آنان کردند. از 630تا480پیش از میلاد دوره پدید آمدن یونان کهن است که در آن آثار هنری شاخص پدید آمدند.
در مورد تاریخ آتن تا قرن ششم پیش از میلاد اطلاعات زیادی در دسترس نیست تا اینکه سلن حکمران شهر شد. در این تاریخ آتن را قحطی فرا گرفته بود و نیمی از شهر مقروض نیمی دیگر بود. آنها چون پول نداشتند به بردگی درآمده بودند.سلن به عنوان حاکم تمام قرض ها و بردگی ها را ملغی کرد تا مردم بتوانند به زندگی خود برگردند و شهر از حالت بازار برده ها خارج شود. او مجلسی از مردم برای بررسی اوضاع اجتماعی درست کرد و حتی توان کنترل اعمال حکمرانان را نیر به این مجلس داد. از نیمه قرن 7پیش از میلاد تا قرن ششم پیش از میلاد حکمرانان جبار مستقر شدند.

 
 

جنگهای پارسها

از قرن ششم پیش از میلاد هخامنشیان کنترل سواحل غربی ترکیه را در اختیار داشتند. در قرن پنج پیش از میلاد غرب ترکیه شورش کرد. آنها از یونانیان کمک خواستند و تنها آتن و ارتریا به آنها کمک کردند. هخامنشیان به دستور داریوش ترکیه را آرام کردند و به تنبیه یونان پرداختند. ارتریا را درهم شکستند و به سمت آتن حرکت کردند. در محلی به نام ماراتون با آتنی ها و سربازان پلاتایا درگیر شدند و شکست خوردند. آتنی ها نوشته اند که از هر دو طرف 6400 نفر از پارسها دو192 نفر از آتنی ها کشته شدند. آنچه آتنی ها از این نبرد ثبت کرده اند بسیار اغراق آمیز غیر قابل باور است. تقریبا ده سال بعد خشیارشا به یونان حمله کرد و آتن را فتح کرد. اما در دریا در نبرد سالامیس ناوگانش شکست خورد. یکی از دلایل این شکست شرایط بد جوی بود. هخامنشیان که خود پس از فتح آتن خود را پیروز میدانستند برای پرهیز ار تلفات بیشتر عقب نشینی کردند. خشیارشا به مرکز ایران بازگشت. و فقط بخش کوچکی از سپاه در آتن ماند. جنگ سوم جنگ پلاته بود که به پیروزی یونانیان و پراکنده شدن سپاه هخامنشی منجر شد.

دوره کلاسیک

دوره کلاسیک از 480 پ م شروع می شود. پس از پیروزی بر سپاه هخامنشی، آتن گوی رقابت را از اسپارت ربود و سرپرستی یونان را به عهده گرفت. 150 ایالت یونان به آتن پیوستند. همه آنها متعهد بودند به آتن کشتی بدهند. ایالتهای کوچک که کشتی نداشتند پول آنرا پرداخت می کردند که 460تلنت در سال بود. پس از مدتی همه ایالتها تصمیم به پرداخت پول گرفتند و تنها سه ایالت که در غرب ترکیه بودند کشتی فرستاده بودند. در ابتدا همه ایالتها در جزیردلوس جمع می شدند و هر ایالت یک حق رای داشت. آتتن توانایی خرید رای ایالتهای کوچک را داشت و با پرداخت رشوه همیشه در تصمیم گیری ها پیروز بود.
در دره 460پ م تا 450 پ م آتن وارد دوره رادیکال دموکراسی شد. هر چهار ماه یکبار آتنی های مرد بالای 21سال جمع می شدند و در مورد مسائل شهر رای گیری می کردند.

دوره طلایی یونان

در این دوره میان این ایران و یونان صلح برقرار بود. آتنی ها و اسپارتها نیز در صلح بودند. آتنی ها از این صلح نهایت استفاده را کردند و شهرهای بسیاری را با خود همراه کردند و اتحاد دلوس را در اختیار کامل خود گرفتند و مخازن با ارزش اتحادیه را به آتن منتقل کردند. همچنین دولت آتن برای مقابله با پارسها از فعالیتهای فرهنگی مختلفی پشتیبانی کرد که یکی از نتایج آن کتاب تاریخ هرودوت، نمایشنامه تراژدی پارسیان و آثار ادبی چون معبد پارتنول بود که همگی مزه ای ضد ایرانی داشتند.
تا پیش از این مردم یونان مانند جزیره های مجزا زندگی کرده بودند و هیچگاه با هم متحد نبودند. هر دره برای خود یک پولیس شهر را تشکیل میداد که با دره کناردستی دشمن بود و تنها در موارد خاص مانند حمله هخامنشیان مردم یونان تا حدودی با هم متحد شده بودند وهیچ وقت اتحادشان دوامی نداشت.

آتن و شهروندی آتن

در یک سالگی پسر بچه های آتنی یک جشن برگزار می شد و همه افراد قبیله باید حلال زادگی پسر را تایید می کردند. آن پسر بچه در 14سالگی دوباره به قوم خود معرفی می شد و سر او را می تراشیدند و برایش قربانی می کردند. این به معنی پایان دوره رشد پسر بود. دخترها همچین اهمیتی نداشتند و جشنی برا آنها برگزار نمی شد.
سرزمین اتیکا که آتن نیز در آن قرار داشت دارای 319محل بود. هرکدام از این محل ها اسامی پسرهای بالای 18سال را در لیستی حفظ می کردند تا به آنها شهروندی بدهند. اگر افرارد اتیکا در خارج از این سرزمین زندگی می کردند همچنان شهروند حساب می شدند.
همه مردم سرزمین یونان خود را متعلق به دو نژاد می دانند، دوریان یا ایونی ها. اسپارتها دوریان هستند و آتنی ها ایونی. ایندو نژاد خود به شاخه های کوچکتری تقسیم می شوند. کلئیستنز در 508 پ م سیستم جدیدی در آتن طراحی کرد. او ده قوم در آتن تعریف کرد که هرکدام 50 نماینده از خود در سنا معرفی می کردند و جمعا 500نماینده وجود داشتند. کسی نمی توانست در عمرش بیش از دو بار نماینده باشد. در هر یک دهم سال یکی از این گروه های پنجاه نفره مسئولیت شهر آتن را برعهده می گرفت و پس اتمام این دوره مسئولیت به گروه بعدی سپرده می شد. این افراد باید در ساختمان تولوس در غرب آگورا اقامت می کردند و در همه ساعات شبانه روز مردم می توانستند آنها را ملاقات کنند.
سیتیزن به پسران آتنی می گفتند که برده نباشند و بالای 18سال داشته باشند. کمتر از ده درصد ساکنان آتن سیتیزن بودند. توکیدایوس (2.13.6-8)می گوید در جنگ های پلوپنزه آتن دارای 13هزار پیاده نظام سنگین، 16هزار پشتیبان شامل افراد مسن و خردسال و12هزار سواره نظام بود.جمع آنها 32هزار نفر است که همگی سیتیزن آتن بودند- مقایسه کنید با آمارهایی که از جنگ های خود با ایرانیان می دهند و فقط چند صد نفر یونانی لشگری عظیم از ایران را شکست می دهند!- با آمار توکیدایوس می توان جمعیت آتن را 120هزار نفر تخمین زد و البته طاعون در 430پ م تا 426پ م کلی از مردم را به کشتن داد.

ساختمان های مشهور سنگی آتن که بر بالای تپه ای به مساحت 200تا300 متر ساخته شده بودند، مانند معبد آتنا و دیگر خدایان، در دوره کلاسیک آتن ساخته شده بودند. ساختمانهای دیگر شهر ساختمانهای چوبی بودند و خیابانهای اندکی زیرسازی شده بودند. بیمارستان در شهر وجود نداشت و نیروی پلیس مسئولیت حفظ امنیت و کنترل برده ها را داشت. لوله های سفالی آب را به شهر می رساندند و در حوضهایی رها می کردند.
پس از حمله هخامنشیان به آتن پس از سال 479پ م دیوار آجری شهر ساخته شد که 17دروازه داشت و مساحت شهر بیشتر از 4کیلومتر مربع نمی شد.
ساختمان آگورا در شمال غربیی آکروپولیس آتن بنایی در زمینی مربع شکل و صاف بود که اکثر فعالیتهای اجتماعی مردان شهر در آن انجام می شد. مجسمه دوازده خدا در آن نصب شده بود وسکوهایی برای دستفروشان در کنار آگورا قرار داشت.
آکروپولیس روی بلندی بود و به کیلومترها دورتر دید داشت. بناهای آکروپولیس با حمله هخامنشیان نابود شدو تا چهل سال خرابه بودند تا اینکه در 447 پ م آتنی ها پولهای اهدایی سایر پولیس شهر را به آتن بردند و بناهای جدیدی که امروزه دیده می شوند ساخته شدند. هیچ یک از بناهایی که توسط هخامنشیان تخریب شدند بناهایی با ارزش و مهم نبودند. حتی تا نیمه قرن ششم پیش از میلاد هیچ بنای عمومی ای در آتن ساخته نشده بود. ساخت و سازهای زیبا و بناهای عمومی شهر از نیمه دوم قرن پنجم پیش از میلاد تا قرن دوم پیش از میلاد ادامه داشت. اما با توجه به محدودیت فضای شهر، اکثر مردم در حومه شهر در خارج از دیوار زندگی می کردند و در طول سال یکی دو بار وارد شهر می شدند.

جنگ های پلوپنزه

صلح آتن و اسپارت که قرار بود سی سال باشد فقط پانزده سال دوام آورد. هر دو طرف همدیگر را به شروع مجدد جنگ متهم می کردند و با جدیت وارد جنگ شدند. قسمت اول جنگ در 421پ م تمام شد. در 415پ م آتن جزیره سیسیلیا را محاصره کرد. در 404پ م آتن توسط اسپارتها فتح شد ولی آنها شهر را تخریب نکردند.

مقدونیه و حمله به ایران

فیلیپ دوم در 359 پ م شاه شد. تا پیش از آن مقدونیه نقشی در تاریخ یونان نداشت. فیلیپ یکسری تحرکات نظامی در جنوب یونان داشت و با آتن صلح برقرار کرد. او در جنگی شرکت کرد که آتنی ها هم در مقابل او در جنگ بودند اما او همه اسرای جنگی آتنی را آزاد کرد. او از همه شهرهای یونان نمایندگانی پذیرفت و بین همه صلح خود را اعمال کرد و در نشست دیگری به همه شهرهای یونان اعلام کرد میخواهد به ایرن حمله کند و از آنها نیروی نظامی درخواست کرد. وقتی که در سال 336 پ م آماده جنگ شده بود در کاخ خود به قتل رسید. او توانسته بود همه پولیس شهرهای یونانی را با هم متحد کند. این اولین بار بود که این شهرها توانسته بودند با هم از در دوستی درآیند.
پس از مرگ فیلیپ پسرش اسکندر در سخنرانی خود به یونانیان گفت فیلیپ همه شما را بدرد نخور یافت. کسانی بودید که لباس از پوست گوسفند درست میکردید و بلد بودید چند گوسفند به کوهستان برای چرا ببرید و همیشه با همسایگانتان مثل بچه ها می جنگیدید. فیلیپ به شما لباس برازنده داد واز کوهها پایینتان آورد و سکونتتان داد و به شما تمدن آموخت و از شما جنگجویان خوبی ساخت و به شما قانون آموخت.
Anabasis of Alexander 79
ابتدا اسکندر با سپاه هخامنشی درگیر شد و در نبرد پیروز شد. داریوش سوم پیشنهاد به رسمیت شناخت اسکندر و حکمرانی او در غرب رود قزل ایرماق در شرق آنکارا را داد اما اسکندر قبول نکرد و به سوریه تاخت. او به اورشلیم رسید و مصر را فتح کرد. در مصر شهر اسکندریه را تاسیس کرد و جمعیت آن در قرن اول پیش از میلاد به سیصد هزار نفر می رسید. تاسیس هفتاد شهر را به او نیبت داده اند ولی بهتر است به جای شهر به آنها کمپ های نظامی بگوییم که در محلهایی تاسیس شدند که پیش از اسکندر نیز مسکونی بودند. تاریخ نگاران کلاسیک یونان وو روم و معاصر غرب در مورد کارهای منسوب به اسکندر بسیار غلو کرده اند. کل شهرهای پیش از اسکندر به هفتاد نمی رسند، چطور اسکندر می تواند در مدت دوازده سال حکمرانی اش که همه اش در جنگ بوده هفتاد شهر تاسیس کند؟ ساکنین این شهرها را از کجا آورده؟ آیا آنها پیش از اسکندر خانه نداشتند؟
سرانجام در 331پ م در منطقه گوگمل در کنار دجله داریوش و اسکندر با هم جنگیدند و داریوش شکست خورد. اسکندر به سمت تخت جمشید تاخت و آنجا را غارت کرد و به آتش کشید. داریوش هم کشته شد و اسکندر خود را وارث شاهنشاهی خواند. او به باکتریا و هند حمله کردو پس از بازگشتش به شوش در 324پ م با دختر داریوش سوم ازدواج کرد و فستیوال ازدواج گروهی مردان یونانی و زنان هخامنشی را به راه انداخت. او به شرق لشگر کشید و به رود گنگ رسید اما سربازانش حاضر به شرکت در نبرد دیگری نبودند و به اندازه کافی ثروت جمع کرده بودند. اسکندر در 323پ م تب کرد و مرد و سرزمین وسیعی که فتح کرده بود بی وارث به جای ماند.
پس از مرگ اسکندر مقدونیه را آنتیگونید گرفت، سلوکوس ترکیه بابل سوریه و ایران را گرفت و بطلمیوس مصر را برداشت. در 169پ م رومیان مقدونیه را گرفتند و سوریه در 69 پ م به دست رومیان افتاد و مصر نیز استانی از روم شد. سلوکیان هم توسط اشکانیان از سرزمینهای شرقی رانده شدند.
حمله رومیان به یونان آنقدر سنگین بود که یونان برای همیشه نابود شد شهرهایش چنان غارت شدند که دیگر در تاریخ نقشی بازی نکردند.

نژادپرستی - یونانیان و بربرها

یونانیان به کسانی که به زبان دیگری صحبت می کردند بربر می گفتند که کلمه ای حقیر کننده بود. حتی به مقدونیه ای ها که با لهجه زبان یونانی را حرف می زدند نیمه بربر می گفتند. بیان یک کلمه توهین آمیز به کل خارجی ها ناشی از یک تفکر خود برتر بینی نژاد پرستانه است که در کمتر فرهنگ هایی دیده می شود(مانند کلمه عجم به معنی زبان نفهم که اعراب مسلمان به خارجی ها می گفتند). دموستنس از آتن در فیلیپیک31 در مورد فیلیپ دوم از مقدونیه می گوید: او خیلی از یونانی بودن دور است او حتی کوچکترین ارتباطی با ما یونانی ها ندارد. او یک وحشی مقدونیه ای است. ما یونانی ها حتی تا همین اواخر یک برده بدرد بخور هم نمی تونستیم بخریم.
متیک به خارجی هایی می گفتند که اجازه داشتند در یونان اقامت داشته باشند. در سده پنجم پیش از میلاد بیش از بیست هزار متیک در آتن زندگی میکرد که اکثر آنها در جنگ های پلوپنزه آتن را ترک کردند. اسپارت هم ساکنان خارجی داشت. یونانی های مذکر اجازه داشتند از زنان خارجی بچه دار شوند ولی بچه نمی توانست سیتیزن یونان شود. مردان خارجی اجازه داشتن بچه از زنان یونانی را نداشتند و جریمه آن برای مرد خارجی هزار درهم معادل سه سال حقوق او بود. یونانی ها ازدواج مرد خارجی با زن یونانی را امری زشت و خارج از غیرت یونانی می دانستند.
همه بربرها باید یک پشتیبان آتنی می داشتند تا بتوانند در آتن ساکن شوند و کار کنند(خیلی شبیه قوانین کشورهای عربی خلیج فارس). بربرها باید مالیات سالانه می دادند و مردان باید در مواقع اضطراری به آتن خدمت می کردند. خارجی ها اجازه داشتن زمین را نداشتند. البته می توانستند این اجازه بسیار گران را بخرند. اصطلاح بربر در دوره یونان کهن استفاده نمی شد. در جنگ تروژان کلمه بربر استفاده شد ولی دو طرف جنگ از نظر فرهنگی برابر بودند. در هومر نیز تنها به کاریان که به یونان حمله کرده بودند بربر گفته شده است. رواج کلمه و اطلاق آن به ایرانیان از 472 پیش از میلاد با اثر ایرانیان آشیلوس شروع شد که در اثر خشم عمومی حمله ایرانیان به آتن نوشته شده بود.
بربر به افراد نفهم و وحشی می گفتند و استفاده از این کلمه برای خطاب ایرانی ها نوعی پروپاگاندای آتنی بود، دقیقا مانند طرحهای گرافیکی به جا مانده که یونانی های مظلوم و مهربان را در مقابل مهاجمان وحشی ایرانی به تصویر کشیده اند.

 

Daily Life of the Ancient Greeks (Greenwood Press "Daily Life Through History") (Greenwood Press "Daily Life Through History") 2nd Edition

 

 
اطلس تاریخ ایران