آشوربانیپال 669-627 پ م که شروع به پادشاهی کرد یکی از ایالتهای آشوری مصر با حمایت لیدی اعلام استقلال کرد. آشور که پشتیبان لیدی بود، حمایت خود از لیدی را قطع کرد. ایالت تازه استقلال یافته همسایه لیدی که لیدی را بی پناه دید شروع به حمله به لیدی کرد تا اموال آنرا غارت کند. آشور توانایی نگه داشتن نیروهایش را در مصر نداشت. از طرفی ایلامی ها نیز شروع به حمله به سرزمین بابل کرده بودند و شاه آشور باید جلوی آنها را می گرفت.
در این زمان ت اومن شاه ایلام شد. آشوربانیپال و ت اومن دشمن دیرینه هم بودند. آشوربانیپال در اربیل بود که با خبر شد ایلامی ها در تدارک حمله به آشور هستند. او پیش دستی کرد و به ایلام حمله کرد. ت اومن به شوش پناهنده ولی مجبور به فرار از شهر شد و نهایتا سرش توسط آشوری ها از تن جدا شد. در سنگ نگاره ای شاه آشور و همسرش در حال خوردن غذا در باغی هستند و کله ت اومن از درختی در کنار آنها آویزان است.
در 652 پ م آشوربانیپال و برادرش شمش شوم اوکین وارد جنگی چهار ساله شدند. برادر شاه در بابل حمایت ایلام و اعراب ساکن جنوب بابل را داشت. آشوربانیپال او را در بابل محاصره کرد. پس از دو سال محاصره سرانجام شهر از گرسنگی به زانو آمد . به نقل از منابع آشوری مردم بابل شروع به خوردن بچه های خود کرده بودند. برادر آشوربانیپال در کاخش به قتل رسید. پسر او از طرف آشوربانیپال به پادشاهی رسید و این پسر در 21 سال بعدی حرفهای عمویش را به دقت اجرا می کرد.
آشوربانیپال یکی از معدود شاه های با سواد دنیای باستان بود. علاقه او به متون قدیمی باعث شد که کتابخانه ای از لوح های گلی درست کند که اولین کتابخانه جهان حساب می شود. |