| اطلس تاریخ ایران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
گاهشماری در جامعه متکی به کشاورزی پدید آمده است. نیاز به تعیین زمان کشت و برداشت سبب پدید آمدن آن، تحت حمایت حکومتها بوده است. پس از پدید آمدن دینهای ابتدایی و مراسم آیینی، کاهنان نیز به آن توجه کرده اند. دانش بابلی ها در زمینه ریاضی و ستاره شناسی از همسایه های خود جلو زده بود. هم بابلی ها هم آشوری ها رصدهای خود از آسمان را ثبت می کردند. آنها از دانش ریاضی خود در شناسایی اجرام آسمانی استفاده کردند. در سده هفتم پیش از میلاد در بین النهرین تقویم با دقت بالا بوجود آمد که پیش نیازش ستاره شناسی بود. تقویم بین النهرین قمری بود و هر ماه بیست و نه یا سی روز و سال 354روز داشت. نام ماهها را بر اساس اتفاقات کشاورزی انتخاب کرده بودند. هر سه سال یک ماه کبیسه گرفته می شد تا تقویم قمری و خورشیدی با هم منطبق شوند. آنها هر دو تقویم قمری و شمسی را می شناختند ولی از تقویم قمری استفاده می کردند که تعیین روزهای آن با مشاهده ماه به راحتی امکان پذیر بود. در افسانه های سومری ماه پدر خورشید است. یک دلیل دیگر کبیسه گرفتن این بود که می خواستند جشنهای مذهبی که مطابق تقویم قمری بود را در فصول مشخصی از سال بگیرند و بدون کبیسه سال قمری در فصول مختلف شناور می شد. در قرن هشتم پیش از میلاد کبیسه گرفتن ماه هفتم در هر 19 سال ابداع شد که دقت آن بسیار قابل تحسین است. این تقویم پیش درآمد تقویم یهودی و مسیحی است. تقسیم ساعت به 60دقیقه نیز در بابل ابداع شد. اما تقسیم روز به ساعت ریشه مشترک مصری بابلی دارد. روز بابلی از غروب آفتاب شروع می شود و دارای دو دوازده ساعت شصت دقیقه ای است. هر روز دارای شش قسمت مساوی نیز بود. در همان دوران در مصر روز از طلوع آفتاب شروع می شد و دارای 12قسمت مساوی بود که اندازه آنها در فصول مختلف فرق می کرد. این 12 قسمت مصری در دوره هلنیستی به 24قسمت تبدیل شدند که هم اکنون نیز از آن استفاده می شود. متون ستاره بینی تبدیل پی در پی روز و شب، مهمترین واحد برای شمارش زمان را پدید آورد. روزها، هفته ها را پدید آوردند و هفته ها ماه را پدید آوردند. ماه ها بر اساس چرخش خورشید یا ماه شمرده می شدند. سال نیز از توالی ماهها پدید آمد. سالها در فرهنگهای مختلف اندازه های مختلفی نیز پیدا کردند. توالی سالها نیاز به یک مبدا شمارش داشت. این مبدا بر اساس باورهای فرهنگهای مختلف به صورتهای گوناگون شکل گرفت که اکثر آنها بر اساس تاج گذاری شاهان بود. نمی توان گفت که چه قومی در تنظیم گاهشماری پیش قدم بوده و سالشماری را ابداع کرده است. گاهشماری یکی از میراثهای بشری است و همه اقوام در شکل گیری آن مشارکت داشته اند. پیش از تدوین تقویم منظم مانند آنچه امروزه استفاده می شود، زمان در ثبت وقایع تاریخی بر اساس قرار گرفتن سیارات در بروج فلکی بیان می شد. این نوع استفاده از سیارات، نشان از دقت گذشتگان در مشاهده آسمان و کشف حرکات آنها و بروج فلکی دارد. در شاهنامه آغاز بهار در برجهای گوناگون ذکر شده است. درست است که شاهنامه در دوره اسلامی تدوین شده است ولی منابع فردوسی، از دوره پیش از اسلام بر جای مانده بودند و اشاره به نحوه نگرش مردم آن دوره به زندگی داشت و از جمله نحوه نگهداری زمان از طریق سیارات آسمان. نمونه هایی که در شاهنامه برای نشان دادن زمان آمده است، در دوره اسلامی مورد استفاده نبودند زیرا در دوره اسلامی تقویمهای منظم و دقیقی به وجود آمده بود. داستان سیاوش، اول بهار در برج شیر: اول بهار در برج خرچنگ: اول بهار در برج گاو: ظهور زرتشت، اول بهار در برج بره: |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| همانطور که مشاهده می کنید اول بهار در شاهنامه در برجهای شیر، خورشید، بره و گاو ذکر شده است. بر اساس محاسبات، ابتدای بهار در 10256 سال پیش در برج شیر، در 8106 سال پیش در خرچنگ، در 5956 سال پیش در برج گاو و در 3734 سال پیش در اول برج بره بوده است. نحوه محاسبه چنین است که ابتدا اختلاف زاویه موقعیت خورشید در اول سال ذکر شده در شاهنامه را با سال کنونی بدست می آوریم. هر برج کامل دارای سی درجه است و با افزودن مقادیر خورد سال جاری و احیانا سال مورد نظر در گذشته، این اختلاف به صورت زاویه بهدست می آید. از طرفی می دانیم در هر سال نقطه اعتدال بهار به اندازه 50.2325 ثانیه حرکت عقبگرد دارد. به این ترتیب می توان اختلاف به دست آمده را بخش بر 50.2325 ثانیه کرد و سال مورد نظر را پیدا کرد. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
ساعت |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطابق آثار الباقیه ابوریحان بیرونی ساعت نیز نزد گذشتگان بر اساس سایه تعریف می شد. دو نوع ساعت در قدیم وجود داشت. ساعت مستوی و معوج. ساعت معوج روز را به 12 قسمت و شب را به دوازده قسمت تقسیم می کند. با زیاد و کم شدن طول روز و شب، اندازه هر ساعت معوج نیز کم و زیاد می شود. ولی ساعت مستوی همواره ثابت است. بعضی روزها بیشتر از 12 ساعت مستوی هستند و بعضی روزها کمتر از آن. در استوا این دو ساعت با هم تطابق دارند زیرا روز و شب همواره یک اندازه دارد . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
گزارش برابری روز و شب در سده هفتم پیش از میلاد در کتیبه ای از دوره آشور نو متعلق به آشوربانیپال، سده هفتم پیش از میلاد، برابری روز و شب در تاریخششم ماه نیسان گزارش شده است. در آن دوره ساعت دقیق مکانیکی مانند امروز وجود نداشت و اندازه گیری ها با ساعتهای آبی انجام می شد روز ششم ماه نیسان برابر نوروز ایرانی یا 18 مارچ میلادی است که زمستان به پایان می رسد و فروردین آغاز میشود.
برابری روز و شب در یک لوح گلی از کتابخانه آشوربانیپال ذکر شده است.- سده هفتم پیش از میلاد - تصویر از بریتیش موزه |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم زرتشتی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
براساس بندهش ، شایست و ناشایست و روضه المنجمین شهمردان رازی این تقویم که هنوز هم توسط زرتشتیان استفاده می شود، دارای ماههای 30 روزه است. روزهای هر ماه نام خاص خود را دارند و چهار روز از ماه روز استراحت هستند و به نام اهورامزدا یا نام دیگر او دی(دادار) نامگذاری شده اند .
سال دارای 360 روز است و پنج روز انتهای سال به نام پنج روز گاهانی خوانده می شود و آنانرا اهنویدگاه، اوشتویدگاه، اسپندومدگاه، وهوشهرگاه و وهیشتوایشت گاه می گویند . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم هخامنشی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
در دوره هخامنشی از ماههایی همانند جدول زیر استفاده می شد. نام این ماهها در کتیبه داریوش اول در دیواره بیستون ثبت شده اند.با قطعیت نمی توان ابراز نظر کرد که آیا دین هخامنشیان زرتشتی بوده یا خیر ولی به هر حال این دین در باورهای اسطوره ای مردم ایران ریشه داشته است و اگر هخامنشیان هنوز زرتشتی نشده بودند، ولی به این باورها اعتقاد داشتند
|
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم سلوکی و اشکانی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
در زمان سلوکیان سالشماری از اول بهار شروع می شد که بابلیان آنرا ابداع کرده بودند. سالشماری سلوکی از 311 پ م آغاز می شود. شاهان اشکانی سالشماری خود را از 247 پیش از میلاد آغاز کردند و در مشرق و در مغرب امپراتوری از آن استفاده می شد. در دوره اشکانی هنوز از سالشماری سلوکی نیز استفاده می کردند. مثلا در پیمانی که در دورا از دوره اشکانی یافت شده است، هر دو نوع تاریخگذاری دیده می شود: "در زمان سلطنت اشک شاهنشاه... به سال 368 سالشماری شاهنشاهی و برابر با سالشماری کهن 432 در روز 26 ماه دائیسموس." نامه اردوان سوم هم به مردم شوش از دو تاریخ استفاده شده است. سند مربوط به اورامانات از یک سالشماری استفاده کرده ولی نمیدانیم کدام نوع آن است . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم یونانی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| در یونان باستان نیمه هزاره اول پیش از میلاد روز و شب هر کدام به دوازده ساعت تقسیم می شدند. خود هر ساعت به قطعات کوچکتر مانند نیم ساعت و ربع ساعت تقسیم نمی شد. اتفاقات بر اساس روز اتفاق و زمان آن مانند صبح، نیمروز یا غروب ثبت می شدند. در قرن ششم پیش از میلاد در سخنرانی های آتن از نوعی ساعت آبی به از سفال درست شده بود استفاده می شد تا همه سخنرانان به یک اندازه صحبت کنند. فصل آغاز کشاورزی و برداشت بر اساس صور فلکی مشخص می شدند. م در اثر تاریخی روزها و کارها اثر هزیود ار قرن هفتم پیش از میلاد آمده: وقتی دختران اطلس(صورت فلکی پروین) بالا می آیند فصل کاشت است و وقتی پایین می روند فصل برداشت است. این ستاره ها چهل روز و چهل شب مخفی هستند و وقتی دوباره بالا آیند وقت تیز کردن شمشیرها است. در جایی دیگر در مورد برداشت انگور آمده وقتی صرت فلکی جبار و ستاره شباهنگ در وسط آسمان هستند و ستاره سماک رامح تغییر شکل نمی دهد(اواخر شهریور) فصل کندن انگور و بردن آن به خانه است. در شهرهای مختلف سرزمین یونان سیستم های مختلف تقویم و نگه داری سال استفاده می شد و شهرهای مختلف سیستم های یکدیگر را قبول نداشتند. به همین دلیل برای ثبت یک اثر تاریخی باید انواع تقویمها را به ثبت می رساندند تا برای همه شهرهای یونانی قابل درک باشد. قدیمی تریم تاریخ ثبت شده یونانی 776 پیش ازز میلاد در مورد بازی های المپیک است. البته بازی های المپیک منظم که هر چهار سال یکبار برگزار می شدند در سده سوم پیش از میلاد شروع شدند. آتنی ها از ماههای قمری استفاده می کردند و برای کبیسه گیری هر 19سال 7 ماه به سال خود اضافه میکردند تا ماههای سال با وقایع طبیعی همخوانی پیدا کنند. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم ساسانی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
در دوره ساسانی تاریخ بر اساس سالهای بر تخت نشستن هر پادشاه شمرده می شد، مثلا سال سوم از پادشاهی شاپور اول. این سالها را می توان بر روی سکه های ساسانی نیز مشاهده کرد. تاریخ گذاری بر روی سکه ها از پیروز اول(458-483 م) آغاز شد و تا یزدگرد سوم ادامه داشت. پس از یزدگرد آخرین پادشاه ساسانی، تاریخ جلوس او مبدا تاریخ زرتشتی شد. سالهای این تقویم اصطلاحی هستند. 365 روز را بی کم و کاست یک سال به شمار می آورند و ماهها همه سی روزه هستند. از آن پس هر چهار سال یکبار یک روز به سال اضافه می شد و کبیسه گیری همچون تقویم رومی انجام شد.مشکل حرکت روز نوروز با این مقدمه حل شده بود ولی مشکل دیگری وجود داشت. سال قمری کمی بیش از 11 روز، کمتر از سال شمسی است و نوروز مرتبا در سال قمری در حرکت است تا اینکه به آخر این سال بیفتد. سال بعد از آن اصلا نوروزی نمی تواند داشته باشد. در نتیجه هر 33 سال یکبار یک سال قمری بدون خراج می ماند. به این ترتیب باید سال هلالی و خراجی را یکسان می کردند و اسم این عمل را ازدلاق گذاشتند .بالاخره در زمان ملکشاه سلجوقی مهمترین اصلاح در تقویم انجام گرفت و تاریخ جلالی مشهور شد. پس از آن نوروز همیشه در روز اول حمل قرار گرفت . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
با توجه به کبیسه در اول آبان می توان شروع تاریخ گذاری زرتشتی را حدس زد. آبان ماه هشتم است وهشت بار کبیسه باید گرفت تا کبیسه گیری از فروردین به آبان منتقل شود. هر کبیسه به 120 سال نیاز دارد. بنابراین مبدا تقویم زرتشتی 8*120 سال قبل یعنی 920 سال قبل از یزدگرد است. این تاریخ مصادف است با اواخر حکومت هخامنشی و اوایل حکومت سولکی. البته تا 300 سال پیش از آن نیز می تواند شروع تقویم زرتشتی باشد. چرا که ساسانیان به عمد سعی در حذف اشکانیان از تاریخ داشتند و به استناد منابع مختلف تاریخی مانند التنبیه و الاشراف مسعودی ترجمه ابوالقاسم پاینده انتشارات علمی و فرهنگی صص 90-93 آنها بخش عمده ای از تاریخ اشکانیان که حدود 400 سال است و تاریخ سلوکیان را که کمتر از 200 سال است را نادیده می گرفتند. اگر این فرض صحیح باشد، شروع تاریخ شماری زرتشتی را می توان اوایل هخامنشیان و اواخر مادها در نظر گرفت. بسیاری از پژوهشگران مانند ادلر، استرن، گوتشمید،مارکوارت و تقی زاده عقیده دارند در زمان داریوش اول تقویم مصری در دربار هخامنشی پذیرفته شد و تقویم رسمی ایران شد. گاردنر با بررسی پاپیروسهای آرامی مصر به این نتیجه رسید که به کار گیری نام برای روزهای ماه در همین دوره در مصر رواج یافته که شاید آنان نیز از ایرانیان گرفته بودند . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
ادامه حیات تاریخ ساسانی در دوره اسلامی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
در سرزمینهای اشغال شده توسط اعراب، تا حدود قرن چهارم هجری، تاریخ شمسی ایرانی همچنان مورد استفاده قرار می گرفت. با اینکه تاریخ مراسم مذهبی مسلمانان همه بر پایه تاریخ قمری بود، ولی چون دیوانسالاری خلافت اعراب توسط ایرانیان انجام می شد، تقویم زرتشتی مورد استفاده قرار می گرفت. برای مثال : در تاریخ قم که در قرن 4 به عربی و برای ثبت تاریخ اعراب اشعری تالیف شده تاریخ شمسی فراوان به کار رفته است. مثلا تعهد نامه ای که ده تن از اعراب امضا کرده اند و مدت زمان آن یک سال است و از خرداد شروع می شود و تا اردیبهشت سال بعد ادامه دارد. یا اینکه تاریخ ورود پسران سعد بن مالک بن عامر اشعری در تاریخ شنبه، روز نوروز، ماه فروردین سال اثنتین و ثمانین از پادشاه شدن یزدگرد ذکر شده است . مقدسی هم در قرن چهارم از به کار گیری نامهای سی روزه فارسی به جای هفته در فارس خبر می دهد . هفته هفت روزه از طرف اقوام سامی به ما رسیاده است. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
مشکل شرعی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
به هر حال اگر سالها را صرفا قمری می شمردند، در امر محاسبات کشوری و عایدات دولتی دچار مشکل می شدند. اگر هم سالشماری را شمسی در نظر میگرفتند، در مسائل شرعی مشکلاتی ایجاد می شد .چنین مشکلی در همه سرزمینهای مسلمان وجود دارد. برخی کشورها مانند ترکیه کاملا تقویم هجری قمری را حذف کرده اند. در این کشورها محاسبه تاریخ مراسم مذهبی همیشه با مشکل مواجه است. برخی نیز مانند عربستان کاملا از تقویم قمری استفاده می کنند. طول سال در این کشورها از سایر کشورها کمتر است و تبدیل تاریخ مشکل همیشگی آنها است. کشورهایی مثل ایران از هر دو تاریخ استفاده می کنند و مراسم شرعی با تقویم قمری و مسائل دولتی و رسمی با تقویم ثابت شمسی شمرده می شوند . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
نسی چیست |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| اما عرب در جاهلیت همان گونه که رسم مسلمانان است، سال قمری را با نگاهداری حساب رویت ماه به کار می بردند و هم در دهم ذوالحجه حج می گذاردند. این وقت در فصل واحدی از سال قرار نمی گرفت بلکه مختلف می شد. گاه به تابستان می افتاد و گاه به زمستان و گاه در دو فصل دیگر، این به سبب اختلاف سال شمسی با سال قمری بود. پس چنان خواستند که زمان حجشان سازگار با زمان سوداگریشان باشد، و هوا معتدل باشد و زمان برگ کردن درختان و روییدن گیاه باشد تا سفر به مکه و سوداگری کردن در عین انجام مناسک حج آسان باشد. پس عمل کبیسه کردن را از جهودان آموختند و آنرا نسی یعنی تاخیر نامیدند جز آنکه در بعضی کارها مخالف جهودان عمل کردند. اینان در هر 19 سال قمری 7 ماه قمری کبیسه می کردند تا مطابق 19 سال شمسی شود. ولی اعراب در هر بیست و چهار سال قمری دوازده ماه قمری کبیسه می کردند و برای این امر مردی از بنی کنانه را برگزیدند که نامش قلمس بود و فرزندان او را که بعد از وی به کار کبیسه می پرداختند قلامسه و نساه نامیدند... | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم یهودی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| تقویم یهودی که با نامهای تقویم عبرانی نیز شناخته می شود ظاهرا از تقویم ایلامیان گرفته شده است. توضیح این تقویم در کتاب آثارالباقیه ابوریحان آمده است. این تقویم دارای ماههای مانگی(قمری) و سالهای خورشیدی (شمسی) است. 12 ماه این تقویم به نامهای زیر است: 1. تشری 30 روز 2. مرحشوان 29 روز 3. کسیلو 30 روز 4. طیبث 29 روز 5. شفط 30 روز 6. آذار 29 روز 7. نیس 30 روز 8. ایر 29 روز 9. سیمون 30 روز 10. تمز 29 روز 11. اوب 30 روز 12. ایلل 29 روز. تقویم یهودیان در یک دوره 19 ساله دارد که 12 سال آن عادی و 7 سال آن مکبوس )بیرونی به جای کلمه مکبوس، از عبور و به جای عادی از بسیطه استفاده کرده است. واژه های کبش، حمل، وهیگ یا وهیگک یا بهیزک و عبور در زبانهای فارسی، عربی، پهلوی و عبری به معنی بره هستند و به معنی آن است که اول سال را به ابتدای برج بره برمی گردانند. (هستند. سال کبیسه یهودی دارای 13 ماه است.ماه کبیسه بین ماههای پنجم و ششم قرار دارد و به نامهای آذار اول و آذار دوم خوانده می شود. مبدا این تقویم از تاریخ آدم ابوالبشر یعنی خلقت حضرت آدم است. هر شبانروز این تقویم از هنگام غروب شروع می شود. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم ایزدی ها |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| ماههای تقویم ایزدی از تقویم میلادی ژولین برداشته شده است و 365.25 شبانروز دارد و هر چهار سال یکبار کبیسه دارد. اول هفته آنان از یک شنبه شروع می شود و تا صد سال پیش چهارشنبه ها تعطیل بودند ولی امروزه جمعه ها را تعطیل اعلام کرده اند. ایزدی ها که امروز به نام یزیدی خوانده می شوند مردمی از اهالی موصل هستند و نام خود را از آنجا گرفته اند که مراسم خود را با دف نوازی و رقص انجام می دهند و یزیتی به معنی نیایش به همراه سرودخوانی است. آنها را به اشتباه شیطان پرست می دانند زیرا با لفظ لعنت بر شیطان مخالف هستند. دلیل این امر آن است که آنها به تمامی مخلوقات خدا از جمله شیطان احترام می گذارند. آنها مراسمی مانند علم و کتل گردانی شیعیان دارند که سنجق گردانی خوانده می شود. سنجق علامتی فلزی است که پرنده ای به نام ملک طاووس بر آن نصب می شود. ماههای آنان چنین است: 1. نیسان 30 روز 2. ایار 31 روز 3. حزیران 30 روز 4. تموز 31 روز 5. آب 31 روز 6. ایلول 30 روز 7. تشرین اول 31 روز 8. تشرین دوم 30 روز 9. کانون اول 31 روز 10. کانون ثانی 31 روز 11. شباط 28 روز و در سال کبیسه 29 روز 12. آزار 31 روز |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم هجری قمری |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
این تقویم بر اساس حرکت ماه تنظیم شده و شروع آن مصادف است با اول محرم سال هجرت پیامبر ص از مکه به مدینه، یعنی دو ماه و دوازده روز قبل از هجرت. روز شروع این تقویم بر اساس روایات مختلف پنج شنبه یا جمعه بوده است. از آنجا که سفر در جمعه نزد اعراب مکروه است، بسیاری این روز را پنج شنبه در نظر گرفته اند . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم ملکی یا جلالی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| تقویم ملکی منسوب به سلطان جلال الدین ملکشاه بن ارسلان سلجوقی است. او دستور داد هشت تن از دانشمندان تاریخ جدیدی وضع کنند که همیشه اول سال آن، موقع عبور خورشید از اول برج حمل باشد. نام ماهها همان نام ماههای زرتشتی است. در زمان وضع این تقویم، در روز 18 فروردین زرتشتی، خورشید از ابتدای برج حمل گذشت. آنها 18 روز را کبیسه اعلام کردند تا اول فروردین تقویم ملکی، همان روزی باشد که خورشید در موقعیت دلخواه آنان قرار دارد. مبدا این تاریخ مطابق کشاف اصطلاحات الفنون، 163137 روز بعد از جلوس یزدگرد است و بر اساس اکثریت کتابهای قدیمی، دهم رمضان 471 هجری است. برخی منابع نیز 1097 روز قبل از آن یعنی پنجم شعبان 468 هجری را، مبدا تاریخ ملکی می دانند. ابن اثیر و ابوالفدا هم آنرا 467 هجری ذکر کرده اند. زیج سنجری نوشته عبدالرحمن خازنی که قدیمی ترین مرجع در این زمینه است، هشتم رجب 467 هجری را مبدا تاریخ ملکی می داند. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم ختا |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
در کتاب خطی شرح زیج الغ بیگ، آمده: ختاییان و ترکستان روزهای سال را دوری نهاده اند که بر 12 می گردد لیکن خطاییان را دوری دیگر است که بر 10 می گردد و چون این دور را با دور دوازده گانه ترکیب کنند دوری حاصل شود که بر 60 گردد و روزها را با آن دور می شمارند و آن دور ایشان را به جای هفته است و آنرا دور ستین خوانیم. ابتدای تاریخ آنان برابر سه شنبه هشتم شوال سنه سبع و اربعین و ثمانایه هجریه است. سالهای آنان شمسی حقیقی است چه از موقع رسیدن آفتاب باشد به موضعی از فلک البروج تا وقت باز رسیدن بهمان موضع و نزد ایشان 365 روز و 2436 فنک باشد. مدت یک سال را به 24 قسمت تقسیم کنند هر قسمی 15 روز و 2184 فنک باشد و پنج سدس یک فنک و اوایل فصلهای سال تا اواسط فصلهای سال ایشان باشد چنانچه اول فصل بهار نزد ایشان در حدود تتمه دلو باشد و نقطه انقلاب اربعه اواسط فصل ایشان باشد . |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
تقویم مسیحی |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| در ابتدا سال در روم باستان ده ماه داشت. رومولوس موسس شهر روم در 735پیش از میلاد تقویم قمری یونانی را جایگزین تقویم بومی منطقه کرد. جولیوس سزار در سال 45 پیش از میلاد تقویم 365 روزه مصری را جایگزین کرد.که کبیسه آن در آخر فوریه بود. نام ماهها در تقویم سزار و آگوستوس تقریبا همانند نام ماههای امروزی تقویم میلادی بود. چارلمانی امپراتور روم در 742-814میلادی نام ماهها را به نام ماههای تقویم قدیمی آلمانی تغییر داد. ماههای سال این تقویم بر اساس نامهایی برگرفته از فصول کشاورزی نامگذاری می شدند. این تغییر موقتی بود و نامها به نامهای اصلی خود بازگشتند. این رومی در قرن پنجم میلادی، تقویم رسمی مسیحیان شد. در ابتدای کار این تقویم دو اشتباه وجود داشت. نخست امپراطور تصمیمی اشتباه گرفته بود و هر سه سال یکبار کبیسه می گرفت و دیگر اینکه همانند مصریان، طول سال آنها از سال خورشیدی حقیقی 11 دقیقه و 14 ثانیه کمتر بود. بعدها این دو اشتباه برطرف شدند. همچنین برای فرار از آشفتگی زمان میلاد مسیح را مبدا قرار دادند و 45 سال پیش از آنرا ندیده گرفتند. آغاز سالشماری مسیحی 79 روز قبل از اول بهار است. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
هفته شماری |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
برخی محققین معتقدند نخستین استفاده از روزهای هفته نزد اهالی شام و مغرب بوده است و تورات که داستان آفرینش را در هفت روز بیان کرده است اولین اشاره را به هفته دارد. پس از آن هفته شماری در میان مردم سرزمینهای دیگر نیز رواج یافت. تورات باب اول و بخشی از باب دوم سفر پیدایش: آفرینش جهان از نگاه زرتشتی: آفرینش در اسلام، سوره هود آیه 7: |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
انواع کبیسه |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
قدیمی ترین نشانه های محاسبه سالهای کبیسه به بابلیان و کلدانیان تعلق دارد. بابلیان هر هشت سال، سه ماه و کلدانیان در هر نوزده سال، هفت ماه کبیسه داشتند. |
||||||||||||||||||||||||||||||||||
| منابع: کتاب خطی کتابخانه ملی به شماره ثبت 15715-5 بدون نام مولف و تاریخ آثار الباقیه – ابوریحان بیرونی – به کوشش اکبر دانا سرشت اشکانیان – مالکوم کالج – ترجمه مسعود رجب نیا – انتشارات هیرمند تاریخ و فرهنگ ایران – محمد محمدی ملایری – انتشارات طوس سکه های ایران از آغاز تا دوره زندیه – علی اکبر سرفراز و فریدون آورزمانی – انتشارات سمت در معرفت تقویم- رحیم رضا زاده ملک – انتشارات گلاب – چاپ اول مقدمه آثار الباقیه به تصحیح اکبر دانا سرشت گاهشماری هجری قمری و میلادی – دکتر رضا عبداللهی – انتشارات امیرکبیر – 1375 کتاب خطی شرح زیج الغ بیگ، شارح ملا علی قوشچی کتابخانه ملی یشت ها – نشر اساطیر – تالیف استاد ابراهیم پور داود |
||||||||||||||||||||||||||||||||||